ما بهترین منتظران هستیم؟
روزی مفضّل بن عمر، ابوبصیر، ابان بن تغلب و سدیر -که
هر چهار تن از یاران ویژة حضرت صادق علیه السلام و در شمار فداییان ولایت
بودهاند- به محضر آن حضرت بار مییابند و آن حضرت را در لباسی با
آستینهایی تقریباً کوتاه و بدون یقه و سینهای باز مییابند که بر روی خاک
نشسته و به شدّت گریه میکنند و این سخنان را بر زبان میرانند:
«ای سرور من! غیبت تو بر گرفتاریها و ناراحتیهای من افزوده است، گمان نکنم اشک چشمم خشک شود و نالة سینهام فرو نشیند».
سدیر با دیدن این حالت، ناراحت میشود و از آن حضرت میپرسد: یابن رسول
الله صلی الله علیه و آله و سلم ! چه مطلبی برای شما پیش آمده که اینگونه
منقلب و ناراحت هستید؟
آن حضرت، آهی کشیده و پاسخ میدهند:
«امروز صبح در کتاب جفر اکبر نظر میکردم که به مسائل مربوط به
خاتمالأوصیا رسیدم. دیدم این بزرگوار چه مقامی نزد حضرت حق دارند و چه
اندازه غیبتشان طولانی میشود و چقدر باید ناراحتی اجتماعات را تحمّل کنند،
چقدر بندگان خدا از دین حق دست شسته و از آن خارج میشوند. من از حالات آن
حضرت در روزگار غیبت منقلب شده بیاختیار اشک چشمم جاری شده است»
الغیبة، طوسی، ص 167، کمالالدین، ج 2، ص 352؛ بحارالانوار، ج 51، ص 219