اِذا جاء نصر الله و الفتح . . .

حسین ع هم امام زمان خودش بود!

اِذا جاء نصر الله و الفتح . . .

حسین ع هم امام زمان خودش بود!

اِذا جاء نصر الله و الفتح . . .

آقا اجازه ؟!
دل زده ام از تمام شهر
بی تو دلم گرفته از این ازدحام شهر
آقا اجازه ؟!
دست خودم نیست خسته ام
در درس عشق ، من صف آخر نشسته ام
در این کلاس ، عاطفه معنا نمی دهد
اینجا کسی برای تو برپا نمی دهد
آقا اجازه ؟!
بغض گرفته گلویمان
آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان
اللهم عجل لولیک الفرج

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «lkjzv» ثبت شده است


روزی مفضّل بن عمر، ابوبصیر، ابان بن تغلب و سدیر -که هر چهار تن از یاران ویژة حضرت صادق علیه السلام و در شمار فداییان ولایت بوده‌اند- به محضر آن حضرت بار می‌یابند و آن حضرت را در لباسی با آستین‌هایی تقریباً کوتاه و بدون یقه و سینه‌ای باز می‌یابند که بر روی خاک نشسته‌ و به شدّت گریه می‌کنند و این سخنان را بر زبان میرانند:
 

  • بنده خدا