این، سفارشهای پدری است که میرود؛
پدری که میداند لحظهها میگذرند؛
میداند زندگیاش رو به پایان است؛
پدری تسلیم نظام روزگار و
از دنیا بیزار؛
ساکن خانههای گذشتگان که میداند نوبت اوست که خانهها را بگذارد و برود.
این، سفارشهای پدری است به فرزندش
و فرزندان، آرزوهای درازی دارند که به آنها نمیرسند؛
در راهی میروند که به نابودی میرسد.
فرزندان انسان، نشانهگاه تیر دردها،
اسیران روزگار،
تیررس رنجها،
بندگان دنیا،
معاملهگران هیچ و پوچ
و برندههای رقابت فنا و زوالند.
ناگزیر از رنج،
همدم اندوه،
آماج بلا،
شکست خورده شهوت
و جانشین مردگانند.
فرزندم!
این روزها که میبینم دنیا پشت کرده، روزگار سرکش از من میگریزد و آخرت، نزدیک میشود.
- ۰ نظر
- ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۰